شوقی و اسرائیل

0 622

صهیونیست ها با استفاده از منابع مالی و تبلیغی و پشتوانه های استعماری، قلب جهان اسلام- فلسطین- را به عنوان نقطه ای آسیب پذیر انتخاب کردند تا به اهداف شوم بین المللی خود برسند. آنها به عنوان سکوی پرش، تشکیل دولت رسمی و مستقل اسرائیلی را در دستور کار خود قرار دادند. براساس اسناد و شواهد متعددی که وجود دارد فرقه بهائیت نیز- که پایگاه رسمی در دولت ها و ملت های دیگر نداشت و رهبران آن در اثر اغتشاش و آشوب به تبعید به سرزمین فلسطین محکوم شدند- بنا را بر آن گذاشتند که به حمایت همه جانبه از اسرائیل بپردازند و از منافع متقابل این معامله استفاده کنند. لذا در جهت تخریب امت اسلام و حتی سوءاستفاده از پیروان دیگر ادیان و آزادی خواهان، با شعارهای فریبنده صلح جهانی و تشکیلات به ظاهر عدالت طلب بیت العدل، با صهیونیست ها همداستان شدند. 

هنگامی که سازمان ملل درصدد بود تا برای سرزمین فلسطین تصمیم بگیرد، شوقی افندی (رهبر بهائیان) در نامه ای به رئیس کمیسیون خاص رسیدگی به مسأله فلسطین در سازمان ملل نوشت: 

«آقای امیل سندر استورم، رئیس کمیسیون مخصوص سازمان ملل… موقعیت بهائیان درا ین کشور تا حدی منحصر به فرد است… علاقه آنها (صهیونیست ها) به فلسطین، تا اندازه ای قابل قیاس با علاقه بهائیان به این کشور است؛ زیرا خاک فلسطین محل استقرار طلعت اعظم بهائی بوده و مقر دائمی نظم اداری بهائی است… مقام باب در کوه کرمل و مرقد عبدالبهاء بوده در آن محل و… محل اقامت پیشوای بهائیان و خانه های مختلف در عکا به قدوم بهاء الله منصرف شده… در آینده هم محافل روحانی ملی بهائی دیگری بوسیله شعبات خود در فلسطین، قسمتی از موقوفات بین المللی این آئین را در اراضی مقدسه تحت تملک خواهد گرفت. خواهش دارم حفظ و وقایت حقوق بهائیان را مورد توجه قرار دهید.» (شوقی ربانی- 14 جولای 1974) 

دروغ بزرگ 

مشروعیت بخشیدن این دو گروه نامشروع به همدیگر از واقعیت های تلخ و طنزآمیز است. شوقی افندی در لوح نوروز108 بدیع2 درمورد تأسیس اسرائیل می گوید: 

«مصداق وعده الهی به ابناء خلیل و وارث کلیم ظاهر و باهر و دولت اسرائیل در ارض اقدس مستقر و به استقلال و اصالت آئین متینه به مرکز بین المللی جامعه بهائی مرتبط و به استقلال آئین بهائی، مقر و معترف (است) و اقرار به رسمیت ایام متبرکه محرمه موفق و مؤید» 

همین فرد در تلگراف (4مه 1954م) خطاب به محفل بهائیان ایران مخابره می کند: «… رئیس جمهور دولت اسرائیل بنابر قرار قبلی پس از پذیرایی در بیت عبدالبهاء، اعتاب مقدسه را زیارت نمودند، این اولین تشریف فرمائی رسمی یکی از دول مستقله از مقامات مقدسه حضرت اعلی و مرکز میثاق بهاءالله است.» 

عبدالبهاء رهبر دوم بهائیان، که بسیار جایگاه مقدسی در بین این گروه دارد، مانند صهیونیست ها، پیروان را به مهاجرت و اقامت در فلسطین فرا می خواند: 

«امروز ما مشاهده می کنیم که آثار اولیه بشارات ظاهر شد و آنچه موسی در کوه طور به آن تکلم نمود (و) آنچه بهاءالله راجع به اتحاد و یگانگی فرمود، امروز به عرصه ظهور و بروز می رسد… دوستان من، شما نیز مانند من به این اراضی اسرائیل مسافرت کنید، در این اراضی مقدس از رائح طیبه بهره ور گردید.» 

ادعا و مدرک محکمه پسند! 

پروفسور «نرمان بیتویچ» دادستان پیشین حکومت فلسطین با اضافه نمودن این فرقه به ادیان آسمانی درصدد وجاهت بخشیدن به آن برآمده و در این باره اظهار می دارد: «اکنون فلسطین را نباید فی الحقیقه منحصراً سرزمین سه دیانت محسوب داشت بلکه باید آن را مقر چهار دیانت به شمار آورد! زیرا امر بهائی که مرکز آن در حیفا و عکاست… به درجه ای از پیشرفت و تقدم نایل گشته که مقام دیانت جهانی و بین المللی! را احراز نموده است.» 

نذر امامزاده بی شجره نامه! 

کمک های مالی دو طرفه صهیونیست ها و بهائیان به یکدیگر خود مطلبی جالب توجه است. اسرائیل با به رسمیت شناختن مسلک بهائی به عنوان یکی از مذاهب قانونی فلسطین اشغالی، هم به تقویت نیروی آماده در جهت مبارزه با دشمن دیرینه خود (اسلام) می پرداخت و هم با جذب سرمایه های بزرگ (بالأخص رهبران بهائی) به رشد اقتصادی خود کمک می کرد. 

شوقی، در جریان سفر نخست وزیر اسرائیل (در رابطه با منافع بهائیان) به آمریکا، تلگراف محرمانه ای در 19آوریل 1952 به محفل بهائیان آمریکا نوشت: 

«برای تأسیس و استقرار مرکز جهانی امرالله در اسرائیل اقدامات وسیعه به عمل آمده… هنگام مسافرت رئیس الوزرای دولت اسرائیل به آمریکا، نمایندگان محفل ملی آمریکا با او ملاقات کرده و هجده قطعه اراضی به مساحت بیست و دوهزار مترمربع بر وسعت اوقاف بین المللی بهائی در کرمل اضافه گردیده است. … معافیت اعتاب مقدسه از رسوم دولتی و سایر مزایایی که از طرف وزارت دارائی اسرائیل اعطا شده بود اکنون شامل بیت عبدالبهاء و مسافرخانه شرقی و غربی نیز گردیده است». 

همدیگر را تحویل می گیرند! 

در نامه هیئت بین المللی حیفا به محفل روحانی ملی بهائیان ایران آمده است: 

«هیئت بین المللی بهائی با کمال سرور مژده پیشرفت امرالله را در مرکز جهانی آن، به استحضار یاران می رساند… این مسئله بسیار جالب توجه و مهم است که هر قدر اشخاص در دوائر مقامشان بالاتر است حسن ادب و احترام و اطلاعات ایشان نسبت به امر بیشتر است. به همین طریق مقامات عالیه در انجام نظر مساعدتری داشته و در موارد لازم، از کمک مضایقه نمی نمایند». 

در سال 1951، شش سال قبل از فوت شوقی در جریان ابلاغ تأسیس اولین شورای بین المللی بهائی، اولین وظیفه این شورا را اینگونه بیان کردند: 

«اول- با اولیای حکومت اسرائیل ایجاد روابط نماید، و وظیفه سوم آنکه با اولیای کشوری، در باب مسائل مربوط به احوال شخصیه داخل مذاکره شود». 

پس از پایان قیومیت انگلستان بر فلسطین در 14 می 1948 و به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط آمریکا، «لروی آیواس» منشی کل شورای بین المللی بهائیان در نامه اردیبهشت 1332، جریان ملاقات رئیس جمهور اسرائیل و شوقی را بیان می کند: «در این روز تاریخی رئیس جمهور و خانمشان کل هیئت بین المللی بهائی را در هتل ماگیدو و در تالار مخصوص به حضور پذیرفتند. پس از لحظه ای رئیس جمهور و همراهان با اتومبیل روانه بیت مبارک شدند. حضرت ولی امرالله و حرم مبارک از رئیس جمهوری و خانم با لطف و محبت خاصی پذیرائی نمودند. ضمن مذاکرات دوستانه و غیررسمی، حضرت ولی امرالله مقصد و مرام بهائیت را توضیح و نظر مساعد و تمایل بهائیان را نسبت به اسرائیل بازگو کردند. و در پایان این جلسه هنگام خداحافظی رئیس جمهور اسرائیل آرزوی قلبی خویش را برای موفقیت جامعه بهائیان در اسرائیل و سرای گیتی اظهار داشتند». 

هیئت بین المللی بهائیان در حیفا طی نامه اول ژوئیه 1952 به بهائیان ایران می نویسد: «روابط حکومت ]اسرائیل[ با حضرت ولی امرالله ]شوقی[ هیئت بین المللی بهائی دوستانه و صمیمانه است… شناسایی امر]بهائی[ در ارض اقدس (فلسطین) موفقیت هایی حاصل گردیده است». 

در مقاله ای به عنوان «بهائیت» در مجله فرانسوی وابسته به صهیونیسم به نام «زمین بازیافته» در سپتامبر 1952 اهداف یهودیان و عقاید بهائیان در تشکیل کشور مقتدری به نام اسرائیل تطبیق شده است. 

 

نویسنده:اکبر صبری

منبع:http://hawzah.net/FA/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=0&Magazin…

ejt

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 × 3 =